آغاز می کنم سخنم را به یا حسین
در می زنم به خانه ی معبود با حسین
کاری به خاطر رمضانم نکرده ام
اما گرفت دست تهیِ مرا حسین
ما روزه دارها همه یاد لب توییم
ای تشنه لب تر از همه ی تشنه ها حسین
آخر مرا برای خودش می خرد شبی
من می شوم مسافر کرب و بلا حسین
ببار ابر خطاپوش ، ماه رحمت شد
ببخش صاحبِ خانه دوباره زحمت شد
دلا بیا که خطا را به آه می بخشند
بیا که کوه گناه را به کاه می بخشند
کنار یار نشستن چه لذتی دارد
گناهکار هم انگار عزتی دارد
برچسبها:
حسین-رمضان-روزه-افطار-تشنه لب-میهمانی